بیجار گروس

بیجار گروس

بیجارگروس منطقه ای است ٬بافرهنگی متفاوت ومستقل از کورد
بیجار گروس

بیجار گروس

بیجارگروس منطقه ای است ٬بافرهنگی متفاوت ومستقل از کورد

شرحی بربیجار آذربایجان

شرحى بر بیجار آذربایجان  

 

(بیجار گروس)  

 


نکته: مقالات زیر برای اولین بار درشماره 3 نشریه چنلی بئل (ویژه نامه آذربایجان غربی) به چاپ رسیده ، به جهت اهمیت مطالب و استقبال چشمگیر از این شماره و اتمام نسخه های چاپ گردیده مقالات مندرج این شماره متناوبا در سایت آذرسس قرار گرفته و انتشار خواهد یافت.   

 

بیجار در غرب ایران واقع شده و از نظر اداری تابع استان به اصطلاح کوردستان است. این شهرستان  دارای 7730 کیلومتر مربع مساحت بوده و از شمال شرقی به استان زنجان ، از شمال غربی به شهرستان تکاب(در آذربایجان غربی)، از جنوب به شهرستان قروه، از جنوب شرقی به قسمت کوچکی از استان همدان و از غرب به سنندج و دیواندره محدود است. بیجار منطقه ای است در امتداد سلسله جبال غربی ایران و یک سوم اراضی آن کوهستانی است. جنس خاک آن از سنگهای رسوبی مخصوصاْ ترکیبات رسی و آهکی و متعلق به دگرگونیهای دوران سوم است.  

ارتفاع متوسط این شهرستان از سطح آبهای آزاد 1940 متر  و770 متر از تهران بلندتراست.  

این شهر بعد از شهر کرد بلندترین شهر ایران بوده و در طول 47 درجه و 36 دقیقه شرقی گرینویچ و عرض شمالی 35 درج و52 دقیقه استوا قرار دارد . قدمت تاریخی این منطقه به 7000 سال قبل برمیگردد و آثار بدست آمده از تپه های باستانی آن قابل مقایسه با آثار بدست آمده از تپه « یانیق تپه» میباشد. قلعه « قمچیقای» با قدمتی 6هزار ساله در فاصله 45کیلومتری شمال بیجار و در نزدیکی شهر « یاستی کند » قرار دارد. در قرن پانزدهم، بیجار روستایی بیش نبود و گفته می شود که به « شاه اسماعیل» نخستین پادشاه دودمان صفویه تعلق داشت .

در حدود یک قرن قبل ساکنان آن تا اندازه ای متمکن شدند که توانستند مالک زمین و خانه های خود شوند.این تمکن در ایران علامت آزادی به شمار می رود.بیجار به یک شهر تبدیل یافت، ولی موقع جغرافیایی آن طوری نبود که به صورت مرکز بازرگانی در آید. بلکه تنها بازاری شد برای فروش فرآورده های کشاورزی و اهمیت چندانی پیدا نکرد.  

در سال 1296 ه.ق با قحطی بزرگی که در تبریز و آذربایجان به وقوع پیوست، در این هنگام بدستور « امیر نظام گروسی» حاکم وقت بیجار، دهها خروار گندم از گروس به تبریز منتقل گردید و مردم تبریز را از قحطی و مرگ رهانید به همین علت از این تاریخ به بعد « بیجار گروس» را حتی « تبریز کوچک» نیز نامیده اند. 

 

مردم بیجار گروس در جریان انقلاب مشروطه بر خلاف شهرهای همسایه غربی با 300 سوار به یاری و کمک « ستارخان» و دیگر دلیران مشروطه آذربایجان شتافتند.

بیجار گروس در 1325 شمسی همزمان با شکست « فرقه دموکرات آذربایجان» و تشدید فشارهای حکومت پهلوی به مردم آذربایجان و شدت یافتن اعمال استعماری بر علیه آذربایجان، از استان چهارم « آذربایجان غربی» منفک گردیده و به استان همدان واگذار گردید و نهایتاْ در 1337 با تشکیل استان به اصطلاح کوردستان٬ بیجار گروس به این استان ضمیمه شد و این در حالیست که با بررسی تاریخی مشخص میگردد که این منطقه همواره جزو ایالت و منطقه آذربایجان بوده و همیشه از ناحیه غرب مورد حمله و غارتگری و چپاول قرار میگرفته است.

بیجار گروس همینک وسیعترین و پرآب ترین منطقه استان کردستان میباشد و به انبار غله ایران نیز مشهور است. در این منطقه چهار رود پرآب به نامهای « قزل اوزن »، « قمچی چای» ، « اوزون دره»، « تلوار» وجود دارد. اکثر مردم این شهرستان مسلمان و ۹۰% شیعه و ۱۰% سنی هستند 

در سابق تعدادی یهودی در این شهر ساکن بودند که همگی مهاجرت کرده اند. صنایع دستی این منطقه را قالی، قالیچه، گلیم، جاجیم، سجاده، نمد، توری، دستکش، جوراب و ... تشکیل می دهند و فرش های این منطقه از شهرت جهانی برخوردار بوده و به خارج صادر میشوند. در خصوص قالی بیجار گروس میتوان به مطلب ذیل که عیناً از سایت www.bijariran.com و یا کتاب « فرهنگ مردم گروس» نوشته « سید محمود هاشمی نیا و ملوک ملک محمدی» ، چاپ امین-قم، تابستان 1380 نقل میگردد، مراجعه نمود. 

در نخستین سال های بین دو جنگ جهانی به ندرت قالی در این ناحیه بافته می شد. سپس در اواسط قرن بیستم این صنعت به تدریج احیاء شد تادر سال 1938 که در حدود 1000 دستگاه بافندگی دراین ناحیه مشغول کار بود و فراورده سالانه آن به هزار تخته می رسید . در قرن گذشته روسا و خوانین مشرق کردستان کرد نبودند بلکه ترک بودند , به طوری که عده ای از آنها تا امروز نیز ترک هستند . اغلب قبایل ترک به عکس اکثر قبایل ایرانی قالی های خود را مثل قالیهای بیجار دو پوده می بافند . در بین این قبایل ترک ناحیه هریس و تبریز , قشقائیها فارس و بعضی از ایالات افشار را در کرمان می توان نام برد . احتمال بسیار دارد که خوانین ترک شرق کردستان ( شاید عده ای از افراد خاندان افشار که هنوز در شمال بیجار مالک چندین روستا هستند , به صفحه 242 مراجعه شود ). برای قصور خود به قالیهای بزرگ و محکم نیاز داشتند , حال چگونه می توانستند چنین فرش هایی تهیه کنند ؟ بدیهی است دستور دادند آنها را به همان شیوه عشایری و با با همان گره ترکی و دو پوده پشمی تهیه کنند . یعنی به همان شیوه ای که قالی یوشاک تا به امروز بافته می شود. در واقع قالی بیجار میتواند یکی از خویشاوندان دور قالی یوشاک ترکیه باشد . چنانچه این فرضیه درست باشد بقیه نیز درست خواهد بود، « بهاین» معنی ککه چون پشم ( به عکی نخ ) ماده ای است که حالت ارتجاعی دارد برای به دست آوردن فرشی که مثلاً در هر اینچ 12×12 گره داشته باشد پود های پشمی را باید با شدت کوبید که در تنیجه قالی های خشن و فشرده به دست می آید، یعنی همان ویژگی هایی که در قالی بیجار دیده می شود.

مهمترین آثار تاریخی بیجار نیز عبارتند از قلعه بزرگ قم چقا، پل تاریخی صلوات آباد، بنای سنگی اوچ گنبد، مسجد تاریخی خسروآباد، تیمچه حاج شهباز خان ، تیمچه امیر تومان متعلق به دوره صفویه، زیارتگاه حمزه عرب، پنجه علی، آثار سد خاکی جعفر آباد، تپه نجف آباد، مقبره آ یت الله فاضل گروسی و قلعه های تاریخی بسیار و مقابر و امامزاده هایی چون سید مسیب سید شکر، مقبره صاحبه، گنبد پیر صالح، مقبره سید خضر از جمله اماکن و آثار تاریخی مو جود در شهرستان بیجار هستند و جمعا" حدود 60 اثر باستانی و تاریخی در آ ن شناسایی شده اند . از مساجد بیجار می توان مسا جد قا ئم، جامع بازار، امیرالمو منین، سید ا لشهدا ء، امام رضا، فاطمیه، ابوالفضل، موسی ابن جعفر، حضرت محمد ص، امام حسن، وحسینیه شهر را نام برد.

مراسم تاسوعا و عاشورا ی بیجار در ایران کم نظیر است و مردم در برگزاری آن مشارکت فعال دارند و هر ساله خبر نگاران از کشو رهای خارجی جهت تهیه گزارش در آ ن شرکت میکنند. مردم این شهر در زنده نگه داشتن عاشورای حسینی بسیار متعصب و متأثرند به همین جهت به محض مشاهده هلال محرم در آسمان چند علم سیاه و منقوش را بر پشت بام مساجد و تکایا می افرازند و طاق آنها نیز با پارچه های سیاه که اشعار محزون و مذهبی بر آنها نوشته شده، میپوشانند هم چنین با پارچه های مربع یا مثلث شکل که بر آنها نامهای « الله، محمد، علی، حسن، حسین، فاطمه، یا قمربنی هاشم و یا ابوالفضل» نقش بسته است ستونها و طاق نماهای درون مساجد را می پوشاند. در این ماه بیشتر مردم بپاس شهید شدن « امام حسین» (ع) و یارانش سیاه پوش هستنند و در این مدت خود رااز تمام شادیها بیگانه میدانند و اصولا تمایلی به شادی خویش ندارند به همین مناسبت بیشر مردان ریش نمی زنند و زنان به آرایشگاه نمی روند و حنا نمی گیرند، روز تاسوعا و عاشورا از خوردن سیر و پیاز به صورت خام اجتناب می نمایند زیرا خود را عزادار می دانند روز عاشورا گروهی از مردان پا برهنه هستنند وعده ای آب نمی نوشند بپاس اینکه امام حسین در صحرای کربلا تشنه لب به شهادت رسیده است در همین ایام نذر و نیازهای فراوانی می نمایند از جمله دادن حلیم و طعام به فقرا و نیاز مندان و سر بریدن قربانی در جلو هیئت های عزا دار و تقسیم گوشت بین خانواده های حاجتمند. عزاداری مانند سینه زنی و زنجیر زنی و غیره است .

جمعیت نیمه شرقی استان به اصطلاح کوردستان« منطقه گروس» شیعه مذهب بوده و اکثراً ترک زبان میباشند. ترک زبانان منطقه گروس در 8 نقطه شهری و 400 روستا در شهرستانهای «بیجار گروس» و « قروه گروس» ساکن هستند. در حال حاضر آمار دقیقی از ترکهای منطقه گروس وجود ندارد؛ اما در همه دوره ها مردم منطقه ی گروس نماینده ی « تورک» و یا تورک تبار روانه مجلس نموده اند. با وجود قابلیتهای بسیار بالای منطقه، متأسفانه بیجار نسبت به شهرهای غربی استان به اصطلاح کوردستان محرومیت و عقب ماندگی بیشتری را داراست و طرحهای عمرانی این منطقه با سرعت لاک پشتی در حال اجراء میباشند؟!

بعد از تشکیل استان به اصطلاح کوردستان که کوه « چنگ الماس» حدّ و مرز آذربایجان و کوردستان تعیین شد، شاعر ترک زبان بیجار ترانه ایی میسراید که اکنون نیز زنان منطقه هنگام تنهایی و هنگام قالی بافی این ترانه را زمزمه میکنند:

چنگ الماسین یئلی اسدی
آجىسی دوغرادی کسدی
حاجامات آلمایین بسدی
قان آپاردی حالدان منی
ایراق سالدی ائلدن منی

 

حضورمردم بیجاردر استقبال از  ریاست جمهوری  

 

۵ ـ تصویر فوق هدیه ی جناب جعفر دولت  یاری از  شمیرانات برای هم شهریاین خوبمان 

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 12 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:54 ب.ظ

من به شخصه آدم فاشیستی مثل تو نیستم اما بدان احمقی و نوکر استعمار داخلی و خارجی هستی .می خواهی تاریخ فرهنگ وتمدن بشر بنویسی بی شک بی نام کورد امکان پذیر نبست مزوپوتامیا و آناطولی گواه بر انسانیت و تمدن کوردان است .توصیه میکنم برای در آمدن از کوری تعصب کمی مطالعه کنی و سفری داشته باشی به کوردستان بزرگ تا بلکه بینا شوی.در ضمن بام کوردستان(بیجار)شرف و ناموس کوردان است.هیچ وقت دشمن به ترفند مذهبی نخاهد توانست کوردان را از بین برد.مذهب و دین امری اختیاری است و نژاد امری است اجباری و خدادادی پس ای دشمن انسانیت مانند اجدادت سفاک نباش و به مال همسایه ات چشم طمع ندوز.

جناب بی نام!

سلام علیکم

در بدو نگاه به کامنت پر ادعا یتان مرا به ذهن چنین آمدکه شما معنی لغوی فاشیست را هم نمیدانی. از این رو به کسی که جزء خدا وقلم اش تکیه گاهی ندارد اتهام فاشیستی و نوکری استعمار میزنی! اگر من در این چندسطر وسهم کوتاه هم نتوانم اثبات کنیم که فاشیست کدام یکی مان هستیم، بی شک مخاطبان وخوانندگان این مطلب خواهند گفت « فاشیست کسی است که هنوز به سلاحش تکیه می زند و در مخیله ی معیوبش کلماتی جزء سلاح، ترور، قاچاق، آدم کشی، سرقت، و بی بندو باری نمی گنجد! همواره در ساخت زیر ساختهای تمدن بشری غایب بوده است، هنوز هم که، هنوز است، حضور متمدنانه ی شان را در رشد و ترقی تمدن بشری نمی بینیم» در خصوص سفر به کوردستان هم لازم است عرض کنم، هر نقطه از منطقه ی به اصطلاح کوردستان را که در نظر داشته باشی رفته ام، و از نزدیک دیده ام و لا اقل من به عنوان یک مسافر ویا اگر اجازه بدهی محقق تا کنون هیچ سند و نشانی از کلمه ی کورد وکوردستان تا150 سال پیش نیافته ام. آمدن کلمه ی کورد در شاهنامه هم جزء بلامنازع جعلیات یهودی ساخته ای است که خود برای اثبات وجودی شخصیت فردوسی دست و پا میزند.
راستی مجازم بپرسم آیا این کوردهای به اصطلاح اصیل تا 150 سال پیش حمام نمیرفتند؟!
پس پی دیواری، لاشه سنگی و یا پاره آجری بازمانده ی حمام ویا هر بنای عام المنفعه ای را می خواهم که باز مانده ی 150 سال پیش کوردها باشد. و... قادر به ارائه نیستید!
با این حال می شود چنین استنباط کرد که منطقه ی موسوم به کوردستان تا 200 سال پیش خالی از سکنه بوده است.
چون ادعای ارضی نسبت به منطقه ی گروس هم دارید و بیجار را بام کوردستان معرفی می کنی! مناسبت پیدا می کند که نظر پرفسور محمد کامیار٬ گروسی اصیل و استاد دانشگاه میشیگان آمریکا را در کتاب از « بام ایران تا سرزمین طوفان» بیاورم « استاد در صفحه ی 28 ازکتاب خود در چند سطر از کوردها به عنوان اقوام « یاغی وغارت گر یاد می کند، که زادگاهش اروند قلی را چندین بار مورد تاخت و تاز قرارداده اند و خود شاهد وحشی گری های کوردها بوده است» بد نیست بدانی تا کنون هیچ دوستی ومودتی بین کوردها وگروسها نبوده است وگروسها به کورد به عنوان قومی، وحشی، تروریست، یاغی ، قاچاقچی ، بی بندوبار و...نگاه می کنند.
درپایان توجهتان میدهم به نظرات آقای « نوئل باربر » مولف کتاب فرمانروایان شاخ زرین _نشر قطره، درخصوص کوردها : که از کوردها به عنوان قوم نیمه وحشی یاد می کند.
بااین حال خدا پدر تورکها را بیامرزد که از این حرفها نمزنند، بعضاً شما را مسلمان وهم وطن خود می دانند.
در خصوص مذهب هم باید عرض کنم ما اصلاض بحث مذهبی نکردیم٬ موضوع موضوع انسانیت است و وحشی گری و....
تا بعد و دیدار دیگر خدا نگهدار.

تبریزلی سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:39 ب.ظ

جوخ لذت آپاردیم
بوپلاکارتی گورجک شوقدان گوزلریم یاشلاندی
یاشاسین بیجاریمیز
اینانین کی آذربایجان هئچ زمان اوز غریب ائولادلارینی(بیجار-قوروه-سنقر-آوج-آستارانی-...)اونوتمویاجاق

مریوانی سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:23 ق.ظ

اقای عزیز شما میتونید کتاب های سید احمد کسروی تبریزی به نام زبان آذری یا زبان باستان آذربایجان که خودش تورک بوده رو مطالعه کنید که در مورد ترک ها نوشته که هیج تورکی قبل از 500 سال گذشته در اذربایجان وجود خارجی نداشته و شما طی قتل و غارت و کشتار اقوام کرد و ارمنی اذربایجان رو بدست اوردید و نمیتونید در مورد کردهایی که 5 هزار ساله در زاگرس زندگی میکنند و مالکان اصلی و و اقعی اذربایجام و کردستان هستند اینطوری اظهار نظر کنی همیشه سعی کنید با مطالعه و استدلال تاریخی حرف بزنید

جناب مریوانی بنده و خیلی های دیگر، به دلیل برسی و مطالعه ی معمارانه ی تاریخ، هیچ اعتقادی به وجود سلسله های ما قبل صفویی نداریم. و براین اساس معتقدیم به دلیل نبود علایم حیات و آثار تاریخی تا زمان خشایاشاه در ایران، خاصه آذربایجان که بیجار جزء لاینفکی از آن است ایران تا500 سال پیش خالی از سکنه بوده است. اما از آنجایی که شما معتقدید و درکتابهای درس تاریخ ایران هم صحبت از سلسله های تورک ( غزنوی، سلجوق، خوارزمشاهی، مغول و ... تا صفوی ) میشود، ناچارم از شما بخواهم تکلیف ما را با سلسله های مذکور روشن کنید. بلاخره سلسله های مذکور ماقبل صفویی تورک بودند یا کورد؟! راه گریزی ندارد. ناچارید، یا باید بر اساس آنچه که کسروی گفته است « هیج تورکی قبل از 500 سال گذشته در اذربایجان وجود خارجی نداشته »!!! بپذیرید سلسله های ماقبل صفوی، کورد و ارمنی بوده اند، که در آن صورت این فحش و ناسزاها و اتهامات حمله ی ترکها و مغولها به ایران و ... بی جهت، بی مورد، و واحی است. این شمایید که متهم میشوید به اینکه چرا بی جهت به ترکها فحش و ناسزا میگیوید؟!
یا اینکه بپذیرید جریان کسروی یک جریان فراماسونری است به هدف به به جان هم انداختن مسلمین به راه افتاده بوده و شماهم دنباله رو همان جریان هستید!
در خصوص مالکین اصلی این سرزمین (کوردها و ارامنه)!!! از شما میخواهم قدمت واژه ی « کورد » را در کتابی موثق و مستند تاریخی به من نشان دهید که بشود پذیرفت تا حدّ اکثر 200 سال قبل کوردها در ایران ساکن بوده اند!
وارد موضوع چگونگی ورود اقوام به اصطلاح کورد به ایران و ارائه ی استنادات و مدارک نمیشوم و آن را به وقت اش وا میگذارم. از آن جایی که حتم دارم جوانان شهرم واقف اند، قضاوت و نتیجه گیری نهایی را به آنها محول میکنم
از اینکه باب گفتگو را بازکردید ممنونم و منتظر حضور دوباره ی شما در این وبلاگ هستم.
متن به دلیل ذیق وقت بازبینی و ویرایش نشده است

یک بیجاری اصیل دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:45 ق.ظ

درود تا انجا که بیاد دارم و انطور که تمام اجدادم سینه به سینه نقل شده.....هیچ یک از انها نه ترک بوده اند ونه بیاد دارند که کسی به شهر کوچکما کردهای گروس تبریز کوچک بگوینداما از امیر تومان ..حاج شهباز ...زبیده خاتون...هرچه خواندهام هیچ کدام ترک و ترک زاده نبوده اند...به خاطر دارم محلهی یهودی ها داشته ایم اما محله ترک ها نداشته ایم ..اینجا اصلا بحث برتری نزاد ها نیست بحث اینست که بیجاری کرد است و گروسی و تا ابد کرد میماند. همین...

بیجاری سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 03:05 ب.ظ

منظورتان از اروند قلی همان الوند قلی است ؟زادگاه دکتر کامیار

آقا یا خانم بیجاری سلام. درسته، منظور همان الوان قلی است. تقریبا" در حاشیه ی چپ، کیلومتر 10جاده ی بیجار به آذربایجان غربی(تکاب) قرار دارد . روستای با صفای است، ارزش آن را دارد سفر یک روزه ای به انجا و روستای برای چندمین بار متروکه شده ی قیصه داشته باشید و...

زیور زیب النسا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 06:41 ق.ظ

من از هفتصد سال قبل به زبان شیرین شعر گفتم لطفا درباره منهم صحبت کنید

زیور باید بداند زبان فارسی در حال از بین رفتن است . اگر؛ یک قرن دیگر دوام بیاورد ...
عقب نشینی زبان فارسی از آسیای میانه، قفقاز، آناتولی،عراق و ... به گویر ایران، بیانگر این حقیقت است.
اصلاً شعر پارسی به چکار مسلمین خواهد آمد، آنگاه که خداوند در قرآن متنین میفرماید" شاعران پیروی میکنندشان نادانان" و ...
موئد باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد